یکی از عبادات اسلامى، نماز است. نماز، عبادتی جامع و آمیزه شگفت انگیزی است که در هر یک از آداب و اجزا و شرایط آن، اسراری نهفته دارد. برخی از آن چه در این باب گفتنی است، عبارت است از:
1. اباحه مکان و... حقوق اجتماعى
اسلام، غصبی نبودن و مباح بودن مکان نماز، لباس نمازگزار، آبی که با آن وضو می گیرد و حتی ظرف آن را لازم می داند و می گوید: حتی اگر یک نخ غصبی در لباس تو باشد، نمازت پذیرفته نیست. این، گنجانیدن نوعی برنامه تربیتی در پیکره عبادت و فرهنگ سازی و نهادینه کردن رعایت حقوق دیگران است.1
2. طهارت و نظافت
شرط طهارت بدن و لباس در نماز، یک برنامه نظافت و تمرین دائمی و مستمر در ضمن عبادت است. از نظر پیش خدا رفتن، تأثیری ندارد که روی انسان شسته باشد یا نه؛ اما خداوند می فرماید: «هر گاه به نماز ایستادید، صورت خود و دستان خود را تا مرفق بشویید...؛ إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ...».2
«و اگر جنب هستید، پاکیزه شوید. بدین سان، اسلام، عبادت را با اصول صحیح زندگی توأم نموده و معنویت و زندگی را به هم میپیوندد.3 «وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا».4
3. قبله
در نگاه قر آن، ما به هر سو بایستیم، با خدا مواجه هستیم؛ «و از آن خداست مشرق و مغرب؛ پس به هر طرف روی کنید، به سوی خدا روآورده اید»؛ «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ». در عین حال، اسلام به جای این که مردم به هر جهتی نماز بخوانند، دستور داد که همه به سوی نقطه ای واحد بایستند تا افراد، بفمهند که یک جهت باشند و این، درس اتحاد و یکسویی است [و] اولین عبادتگاه را برگزید؛ تا ما را با تاریخ توحیدی گذشته، پیوند دهد و سنت توحیدی ابراهیم و پیشینیان، برای همیشه، در خاطر همگان، زنده و جاوید بماند. انتخاب کعبه، یعنی احترام به عبادت و پایگاه توحید؛ اولین مسجد و معبد، قبله همیشه و همگان!5
4. تسلط بر خود
در نماز، خوردن و آشامیدن، خندیدن، گریستن برای غیرخدا و روی گردانی به این سوی و آن سوی و بسیاری از دیگر امور، جایز نیست؛ چرا که در حال نماز، انسان باید بر تمایلات خود غالب شود. این، نوعی انضباط جسمی و روحی و تمرین ضبط نفس و تسلط بر خویش است. در نماز، اگر سخن از نوع گفتوگوی معمولی انسان ها بر زبان جاری شود، نماز باطل است؛ تا چه رسد آن چه موجب زوال طهارت است؛ چون خوابیدن.6
5. تمرین وقت شناسى
در نماز، دقت زیادی نسبت به وقت صورت گرفته، به طوری که روی دقیقه و ثانیه آن حساب می شود؛ بدین روى، اسلام نوعی تمرین وقت شناسی و احترام به نظم در زمان داده و از هرج و مرج و لجام گسیختگی در وقت، اجتناب داده است.7
6. همسویی و مسالمت طلبى
در نماز پس از حمد و ثنای خدا، در سوره حمد می خوانیم: «پروردگارا» ما «تنها تو را می پرستیم و تنها از تو مدد می جوییم» و پس از آن میگوییم: «ما را به راه راست هدایت فرما». در این جا صحبت از «ما» است؛ نه «من»؛ بدین سان، اسلام، روح مسلمان را روحی اجتماعی و همدل، همکار، همسو و همگام با دیگران می کند.
بالاتر از آن، مسئله صلح و سلم طلبی در نماز است؛ «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین». این، یک اعلام سلم طلبى، برای بندگان صالح و شایسته خداوند است؛ یعنى، خدایا! من با هیچ بنده خوب تو، سر جنگ و ستیز ندارم.8
7. وحدت زبان
عربی بودن نماز، زبان دینی مشترکی برای کل امت اسلامی پدید می آورد. این مسئله، کارکردهای متعددی دارد؛ از جمله این که اولاً موجب بقا و ماندگاری دین است و ثانیاً گامی است به سوی وحدت بشریت.9
پی نوشت:
1. مرتضی مطهرى، گفتارهای معنوى، ص89
2. مائده، آیه 6.
3. گفتارهای معنوى، ص 88.
4. مائده، آیه 6.
5. گفتارهای معنوى، ص 89 - 90.
6. مرتضی مطهرى، مجموعه آثار، ج 22، ص 640.
7. همان، ص 641.
8. همان، ص 642.
9. همان، ج 21، ص 73 - 74؛ حمیدرضا شاکرین، پرسشها و پاسخهای دانشجویی 7.