خلاصه تحقیقات این صفحه :
_بررسی میزان و نقش تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه در پرکردن اوقات فراغت دانش آموزان
_بررسی زمینه های گرایش نوجوانان و جوانان به مسائل سوء تربیتی در استان گلستان
_ بررسی پیامدهای اهدای جوایز به فرزندان ممتاز فرهنگیان در دوره های ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه شهر نجف آباد
بررسی میزان و نقش تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه در پرکردن اوقات فراغت دانش آموزان
خلاصه :
اوقات فراعت به عنوان یک نیاز انسان امروز دارای اهمیت زیادی بوده به گونه ای که یکی از دلمشغولی های هر نظامی پر کردن اوقات فراغت آحاد جامعه می باشد . امروزه بر اساس اصل رقابت بین نهادها ، تلویزیون ارتباط تنگاتنگی با نظام های آموزشی و خانواده داشته و این رسانه تلاش می نماید تا جایگاه مهمی در هدایت و کنترل افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان داشته باشد و لذا این رسانه می تواند موجبات سعادت یا گمراهی نسل آینده را فراهم آورد که از این نظر ضرورت دارد برنامه ریزان به هماهنگی نظام آموزشی با برنامه های این رسانه بپردازند ولی به واسطه انفجار اطلاعاتی نظام های سیاسی امواج تلویزیونی به عنوان مهمانان ناخوانده تمامی حریم های خانوادگی را شکسته و خود را بر جامعه تحمیل می نمایند . لازم به ذکر است که در استان گلستان به واسطه قرار گرفتن در حاشیه دریای خزر و همسایگی با کشورهای تازه استقلال یافته امکان دریافت امواج تلویزیونی این کشورها بسیار آسان بوده که این امر در روند الگوپذیری و کسب هویت بیگانگان آثار منفی برجای خواهد گذاشت .با توجه به موارد فوق این تحقیق درپی علل گرایش جوانان و نوجوانان به تماشای برنامه های اینگونه تلویزیون ها بوده و چرا نقش تلویزیون ایران در مقایسه با کشورهای بیگانه کم رنگ تر می باشد ؟ ویا چگونه می توان جوانان ونوجوانان را به تماشای برنامه های تلویزیون ایران علاقه مند ساخت و چگونه می توان نقش تلویزیون های بیگانه را در غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان کاهش داد ؟
هدف تحقیق :
هدف اصلی این تحقیق شناخت مقایسه ای نقش و جایگاه تلویزیون ایران و تلویزیون های کشورهای بیگانه در پرکردن اوقات فراغت جوانان ، دلایل جذب آنها به برنامه های تلویزیون بیگانه و ارائه راه کارهای مناسب برای کاهش این علاقه و اهداف جزیی آن شامل : بررسی ساعات اختصاص داده شده به برنامه های تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه ، علل گرایش جوانان به تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه ، شناخت نقش و جایگاه تلویزیون این کشورها در پرکردن اوقات فراغت جوانان ، بررسی رابطه وضعیت تحصیلی و ویژگی های عمومی دانش آموزان با تماشای برنامه های تلویزیونی ایران و کشورهای بیگانه ، نقش تلویزیون ایران و سایر کشورها در الگو دادن به جوانان ، جایگاه تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه در کسب هویت جوانان ، شناخت راه های جذب جوانان و نوجوانان به تماشای برنامه های تلویزیون ایران و ارائه راه کارها برای امنیت فرهنگی استان گلستان می باشد.
روش تحقیق :
این تحقیق در چارچوب دیدگاه های موجود در روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی مکتب مبادله انجام گرفته و بر اساس عناصر سه گانه موجود در نگرش ( شناخت ، احساس و آمادگی برای عمل ) و قضایای پنجگانه (( هومنز )) شامل : ( موفقیت ، انگیزه ، تشویق و تنبیه ، محرومیت و اشباع و قضیه پرخاش ) و برای دگرگونی در نگرش از نظریه (( ساپ و هارولد )) ، تئوری (( تسری )) (( گرونبرگ )) و (( هاولند )) استفاده شده و بر اساس واقعیات و تئوری های موجود فرضیات مطرح گردیده است . روش غالب در این تحقیق پیمایشی بوده که برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه ، پرسشنامه و اسناد و مدارک وجهت سنجش اعتبار از ابزار (( آلفای کرانباخ )) استفاده شده است . جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال سوم متوسطه استان گلستان ( 30164 نفر ) بوده که محقق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای طبقه ای تعداد 384 دانش آموز دختر و پسر را به عنوان جامعه نمونه آماری انتخاب نموده است .
نتایج تحقیق :
1-پسران کمتر از دختران به تماشای تلویزیون ایران پرداخته و بیشتر به برنامه های تلویزیون های بیگانه رغبت دارند و علت این تفاوت نیز مربوط به منش (( ملی ایرانی )) و محدودیت های در نظر گرفته شده برای جنس مؤنث و همچنین آداب و رسوم و هنجارهای موجود در جامعه می باشد .
2-بین سن دانش آموزان دختر و پسر با تماشای تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت رابطه معنی داری وجود ندارد .
3-بین رشته تحصیلی دانش آموزان ( علوم انسانی ، ریاضی و فیزیک ، علوم تجربی و فنی و حرفه ای ) با تماشای تلویزیون ایران و نیز استفاده از تلویزیون کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت تفاوت معنی داری وجود دارد .
4-بین دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس دولتی و غیر انتفاعی از نظر تماشای برنامه های تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه تفاوت معنی داری وجود ندارد .
5-بین معدل تحصیلی پسران و دختران با تماشای تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه رابطه معکوس وجود دارد بدین معنی که هرچه معدل تحصیلی پایین تر باشد میزان استفاده از تلویزیون جهت گذراندن اوقات فراغت افزایش می یابد.
6-بین محل سکونت دانش آموزان پسر و دختر با تماشای تلویزیون ایران تفاوت معنی داری وجود نداشته اما با تماشای تلویزیون های بیگانه رابطه وجود دارد بدین معنی که جوانان شهرنشین در مقایسه به روستانشینان وقت بیشتری را به تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه اختصاص می دهند .
7-بین مناطق محل تحصیل جوانان با میزان ساعات استفاده از تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت رابطه وجود دارد و این امر ناشی از تفاوت های فرهنگی ، جغرافیایی و اجتماعی بین مناطق می باشد .
8-بین شغل پدران جوانان با میزان استفاده آنها از برنامه های تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه تفاوت معنی داری وجود داشته اما درخصوص شغل مادران این تفاوت مشاهده نمی شود.
9-بین تحصیلات پدران و مادران دانش آموزان جوان و نوجوان با تماشای برنامه های تلویزیون ایران و بیگانه رابطه ای وجود ندارد .
10-به اعتقاد دانش آموزان دختر و پسر برنامه های تلویزیون ایران از تنوع برخوردار نبوده و بالعکس به دلیل وجود تنوع در برنامه های تلویزیون های بیگانه ، دختران وپسران بیشتر اوقات فراغت خود را به این برنامه ها اختصاص می دهند.
11-هرچه میزان علاقه به تحصیل در پسران و دختران بیشتر باشد میزان ساعات اختصاص داده شده به تماشای تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه کاهش می یابد .
12-بین پخش برنامه های غیر اخلاقی به وسیله تلویزیون کشورهای بیگانه با میزان ساعات اختصاص داده به تماشای برنامه های بیگانه رابطه معنی داری وجود دارد و این عامل هم برای پسران و هم دختران به عنوان یک متغیر ترغیب کننده می باشد.
13-بین میزان عدم انطباق برنامه های تلویزیون ایران با برآورده کردن نیازهای جوانان و میزان استفاده آنها از برنامه های تلویزیون کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت رابطه وجود دارد .بدین معنی که هرچه برنامه های تلویزیون ایران منفی تر وبه خواسته های جوانان توجه ننماید میزان ساعات اختصاص داده شده به تماشای برنامه های تلویزیون ایران کاهش و توجه به بیگانه افزایش می یابد .
14-میزان پایبندی خانواده های جوانان به امور دینی در تماشا یا عدم تماشای برنامه های کشورهای بیگانه چندان تاثیری ندارد .
15-بین میزان حساسیت نظام جمهوری اسلامی با ساعات اختصاص داده شده به تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه رابطه معنی داری وجود دارد .
16-بین میزان ساعات تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه با الگو گرفتن رفتاری جوانان رابطه وجود دارد .www.zibaweb.com
پیشنهادهای محقق :
1-اتخاذ سیاست های اقناعی و ایجاد شناخت لازم در مورد سوء تماشای برنامه های بیگانه از طریق طرح گفتگوی جوانان و همچنین همسو سازی برنامه های تلویزیون بر اساس خواسته های منطقی دانش آموزان .
2-ایجاد تنوع و جاذبه در برنامه های تلویزیون ایران و تلاش در جهت جلوگیری از سانسور افراطی برنامه ها .
3-برنامه ریزی جدی در خصوص متنوع و پربار نمودن برنامه های تلویزیون ایران به ویژه در فصل تابستان به توجه به اوقات فراغت دانش اموزان و مساعد بودن هوا جهت استفاده از برنامه های تلویزیون بیگانه .
4-از طریق آموزش های منطقی به ویژه با استفاده از امکانات و برنامه های آموزش و پرورش مانند آموزش خانواده شرایط را برای نهادینه کردن دیدگاه ها و ارزش های مورد اجماع فراهم شده تا لااقل تفاوت معنی داری بین فرزندان خانواده های مذهبی با فرزندان خانواده های غیر مذهبی فراهم آید.
5-استفاده از ابزارهای غیر مستقیم و پرهیز از افراطی گری و حساسیت های بیش از اندازه .
6-استفاده از شخصیت های موجه در رسانه های گروهی و هماهنگی بین گفتار و کردار در زندگی فردی و اجتماعی.
7- پخش برنامه های جاذب ، فیلم های سینمایی مناسب ، سانسور نکردن اخبار داخلی و خارجی ، عدم شرکت در درگیری های سیاسی و جناحی ، اتخاذ شیوه های تبلیغ مناسب مذهبی ، دعوت مخالفان و موافقان در میزگردهای مختلف ، دوری از مقدس مآبی و برخورد منطقی با قضایا ، ارائه الگوهای منطقی جهت الگوپذیری جوانان ، تنظیم برنامه ها بر اساس نظرسنجی . http://pgmedu.blogfa.com
محقق : علی اکبر محمد رضایی همکاران طرح : حسینعلی سرگزی ، علی وطنی و زینب آلوستانی
*****************************************
بررسی زمینه های گرایش نوجوانان و جوانان به مسائل سوء تربیتی در استان گلستان
خلاصه :
پدیده بزهکاری نوجوانان و جوانان ( مسائل سوء تربیتی ) یکی از مهم ترین و جدی ترین معضلات فرهنگی-اجتماعی جامعه امروز بوده و پرداختن به این مساله مهم از ابعاد و زوایای گوناگون امری کاملا“ ضروری و اجتناب ناپذیر است .از سویی آینده هر کشوری به تربیت نسل جوان و نوجوان آن بستگی داشته و چنانچه این نیروها در بستر ی مناسب رشد و پرورش یابند یقینا“ آن کشور در مسیر رشد و توسعه خود با مشکلی مواجه نخواهد شد .تحقیق حاضر به پدیده گرایش جوانان و نوجوانان به مسائل سوء تربیتی ( بزهکاری ) به عنوان یک مساله اجتماعی نگریسته و درصدد تبیین زمینه های این گرایش می باشد.
هدف تحقیق :
هدف از این تحقیق مشخص نمودن مفهوم و تقسیم بندی موجود در بزهکاری ، عوامل مؤثر بر بزهکاری ( اقتصادی ، اجتماعی ، روانی و جسمی ) ، تاثیر گذاری وسایل ارتباط جمعی و خانواده بر گرایش نوجوانان و جوانان به مسائل سوء تربیتی ، تاثیر اعتقادات مذهبی بر کاهش بزهکاری ، شناخت راه کارهای مؤثر در کنترل وقوع بزهکاری و شناخت راه های مؤثر اصلاح و تربیت بزهکار می باشد .
روش تحقیق :
با توجه به هدف پژوهش روش تحقیق حاضر پیمایشی بوده و جامعه آماری آن دانش آموزان متوسطه شهرستان گنبد و نوجوانان پسر کانون اصلاح و تربیت شهرستان گرگان می باشد که محقق به دلیل محدود بودن تعداد نوجوانان بزهکار تمامی آنها ( 60 نفر ) و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 90 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه را به عنوان جامعه نمونه آماری انتخاب نموده است .ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بوده که به صورت سؤالات بسته و باز توسط محقق با پرسش شونده تکمیل گردیده است .در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کای اسکور پیرسون و رگرسیون استفاده شده است .
نتایج تحقیق :
1-هرچه میزان سواد افراد افزایش یابد از میزان بزهکاری کاسته خواهد شد .
2-داشتن درآمد مکفی جهت رفع نیازهای اولیه در کاهش بزهکاری مؤثر می باشد .
3-داشتن روابط صمیمی و دوستانه بین اعضای خانواده در کاهش بزهکاری نوجوانان بسیار مهم می باشد.
4-کاهش اعتقادات مذهبی باعث گرایش نوجوانان به بزهکاری خواهد شد .
5-بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی و بزهکاری جوانان و نوجوانان رابطه معنی داری وجود ندارد .
6-بین وجود تعارض فرهنگی در جامعه و بزهکاری جوانان و نوجوانان رابطه معنی داری وجود دارد .
7- از بین عوامل مؤثر در مبارزه و پیشگیری اعمال خلاف ، دوری کردن از دوستان بد با 3/27 درصد ، ایجاد کار و پرکردن مناسب اوقات فراغت با 3/19 درصد و توجه بیشتر والدین به فرزندان با 7/12 درصد بیشترین تاثیر را دارد.
پیشنهادهای محقق :
1-ایجاد محیطی آرام وسالم و به دور از نزاع و درگیری در محیط خانواده .
2-استفاده از روان شناسان و مددکاران متخصص در محیط زندان .
3-تشکیل گروه های کاری در محلات و مناطق جهت فعالیت نوجوانان و جوانان .
4-توسعه مراکز مشاوره خانواده در شهرستان ها .
5-گنجاندن مطالبی در قالب مضرات سیگار و… در کتب درسی .
http://pgmedu.blogfa.com
محقق : علیرضا قربانی ناظر : حسینعلی سرگزی
*****************************
بررسی پیامدهای اهدای جوایز به فرزندان ممتاز فرهنگیان
در دوره های ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه شهر نجف آباد
خلاصه :
یکی از مهم ترین عواملی که آموزش و پرورش با استفاده از آن می تواند در پرورش نیروهای انسانی کار آمد به موفقیت دست یابد بهره گیری مناسب و صحیح از ابزاز تشویق می باشد. امروزه تحقیقات تجربی نشان داده است که تشویق مهم ترین عامل ایجاد و تغییر رفتاتر در افراد بوده ولذا این تحقیق تاثیر اهدای جوایز بر ایجاد انگیزه پیشرفت تحصیلی و انضباط اجتماعی در دانش آموزان ممتاز را مورد بررسی قرار می دهد تا برنامه ریزان با آگاهی از نتایج روحی و اجتماعی اهدای جوایز به دانش آموزان ممتاز فرهنگی به تنظیم برنامه های مناسب پرداخته و زمینه را برای رشد علمی و فرهنگی آینده سازان فراهم نمایند.
هدف تحقیق :
اهداف کوتاه مدت این تحقیق آگاهی برنامه ریزان آموزشی از عملکرد خود در نحوه تشویق دانش آموزان ممتاز فرهنگی طی چند سال گذشته و اطلاع از نقاط ضعف و قوت این برنامه تشویقی ، شناسایی آثار و نتایج روانی و اجتماعی اهدای جوایز به دانش آموزان ممتاز فرهنگی با استفاده از دیدگاه دانش آموزان ، اولیاء و مسؤولان مقاطع مختلف تحصیلی و اهداف بلند مدت آن شامل شناخت راه های مناسب جهت چگونگی تشویق دانش آموزان ممتاز و ایجاد زمینه برای شناسایی معضلات و مشکلات امر تشویق کلیه دانش آموزان ممتاز مدارس و برنامه ریزی برای سال های آینده می باشد.
روش تحقیق :
روش این تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری آن دانش آموزان ممتاز فرهنگیان ، اولیای دانش آموزان ممتاز و مسؤولان مدارس دوره های ابتدایی و راهنمایی و متوسطه در سال تحصیلی 78-77 می باشد که محقق با استفاده از روش های نمونه گیری خوشه ای ( جهت گزینش مدارس ) ، اتفاقی ساده ( برای انتخاب دانش آموزان و مسؤولان ) و سیستماتیک جور کردنی ( برای جور نمودن تعداد زنان و مردان در گروه اولیاء ) تعداد 384 نفر ( 170 دانش آموز ، 170 نفر از اولیاء و 44 نفر از مسؤولان ) را به عنوان جامعه نمونه آماری انتخاب و برای کسب اطلاعات پژوهش از پرسشنامه و مصاحبه استفاده نموده است .
نتایج تحقیق :
1-اهدای جوایز به عنوان یک نیروی محرک باعث ایجاد انرژی لازم در دانش آموزان برای پیشرفت تحصیلی متناسب با توان بالقوه آنها شده و از افت تحصیلی جلوگیری می نماید.
2-اهدای جوایز به دانش آموزان ممتاز فرهنگی تاثیر کمی در رفتارهای انضباطی آنها دارد که البته ازبین دوره های مختلف تحصیلی ، اهدای جوایز در دوره ابتدایی تاثیر بیشتری را بر انضباط آنها داشته است .
3-اهدای جوایز به دانش آموزان ممتاز باعث سبقت جویی آنها برای دسترسی به نمرات بالاتر ، همکاری ، مطالعه گروهی ، تقلید از دیگران و … می گردد .
4-اهدای جوایز بر میزان رضایت و خشنودی دانش آموزان ، اولیاء و مسؤولان تاثیری در حد کم داشته بنابراین جوایز اهداء شده به دانش آموزان ممتاز از جهت تناسب با مقام و منزلت معلمان و دانش آموزان ممتاز ، نحوه انجام عمل ، نوع ، مقدار و تناسب برای رفع نیازها سنخیت نداشته و درنهایت عدم رضایت دریافت کنندگان را به دنبال داشته است.
5-اهدای جوایز به دانش آموزان ممتاز تاثیری بیشتر از حد متوسط بر جوانب روانی و اجتماعی آنها داشته و باعث انگیزش انضباط ، رقابت و رضایت آنان در سطح متوسط می شود .
6-اکثر پاسخگویان ( 90 درصد ) معتقد به تشویق با استفاده از انواع تقویت درونی ( رضایت خاطر ناشی از یادگیری ) و بیرونی ( جایزه و مدال و … ) می باشند.
7-از نظر دانش آموزان ممتاز و اولیاء پول ( حساب پس انداز ) ، مسافرت و اردو و کتاب های درسی و غیر درسی به ترتیب اولویت مطلوب ترین نوع جایزه می باشد .
8-بیش از 65 درصد از پاسخگویان معتقدند که اولیای فرهنگی و فرزندان آنها باید در برگزاری مراسم تقدیرحضور داشته و بهترین زمان برگزاری مراسم را روز دانش آموز می دانند .
9-1/ 77 درصد از دانش آموزان و اولیاء و 1/83 درصد از مسؤولان عامل انضباط را به عنوان مهم ترین معیار اهدای جوایز می دانند .
پیشنهادهای محقق :
1-مشخص نمودن جایگاه واقعی تشویق و تنبیه .
2-تامین اعتبار جهت تقویت دانش آموزان مستعد .
3-تاسیس مراکز علمی و فرهنگی و آموزشی و تفریحی جهت استفاده دانش آموزان ممتاز فرهنگی با توجه به کثرت اینگونه دانش آموزان .
http://pgmedu.blogfa.com
محقق : محمد اسماعیلی ناظر : دکتر ثریا معمار
*****************************************
بررسی میزان موفقیت کانون های فرهنگی-تربیتی
در غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان استان گلستان
خلاصه :
نشاط و سرور لازمه زندگی است و پژمردگی و کسالت زایل کننده استعدادها و توانایی های انسان است در فضایی که نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان فرصت تحرک و تلاش پیدامی نمایندو فارغ از کارها و امور عادی و رسمی به تفریح و سرگرمی مورد علاقه خویش می پردازند می توان به استمرار فعالیت ها و شکوفایی استعداد ها دل بسته و به عبارت دیگر در جایی که مجالی برای فراغت یافت نمی شود افسردگی و رخوت به سراغشان خواهد آمد. امروزه پرداختن به اوقات فراغت از مهم ترین و جدی ترین مشکلات خانواده ها و مدارس به شمار آمده که توجه به این مهم می تواند گره گشای بسیاری از تنگناها ی تربیتی و راهبردی برای برنامه ریزی در مسیر تعالی و رشد دانش آموزان باشد. دراین راستا کانون های فرهنگی تربیتی سهم به سزایی داشته و با برنامه ریزی دقیق و علمی می توانند گام های اساسی برداشته و اوقات فراغت دانش آموزان را متناسب با فرهنگ انسان ساز اسلام پر نمایند .
هدف تحقیق :
هدف این تحقیق تعیین میزان علاقه دانش آموزان به برنامه های کانون های فرهنگی تربیتی ، نقش مدیران کانون ها در غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان ، نقش دانش آموزان در غنی سازی اوقات فراغت خود ، تعیین میزان رضایت دانش آموزان و برخورداری علمی و تربیتی آنها از برنامه کانون ها ، نقش آزادی در برنامه ریزی و ارتباط آن با غنی سازی اوقات فراغت فراگیران و تعیین میزان فعالیت و کارایی کانون های استان در پرنمودن اوقات فراغت دانش آموزان می باشد .
روش تحقیق :
روش این تحقیق از نوع پیمایشی و اسنادی ( کتابخانه ای ) بوده و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پسر و دختر
ثبت نام شده و فعال کانون های فرهنگی تربیتی شهرهای استان گلستان در سال تحصیلی 80-79 می باشدکه محقق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 377 دانش آموز کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی در بخش جوانه ها ، 375 نفر دانش آموز دوره متوسطه در بخش رهبران جوان و 375 نفر اعضای ثابت کانون ها از دوره راهنمایی و متوسطه و 34 مدیر کانون به عنوان جامعه نمونه آماری انتخاب نموده است . در این تحقیق علاوه بر پرسشنامه از مشاهده و مصاحبه نیز استفاده شده است .
نتایج تحقیق :
1-دانش آموزان دوره متوسطه در مقایسه با دوره راهنمایی علاقه مندی بیشتری به برنامه های انجمن جوان داشته و رشته های انسانی بیشتر از سایر رشته ها به برنامه های کانون علاقه مند هستند .
2-کلاس های قرآن و اخلاق و معارف کانون ها در جهت علاقه مند ساختن دانش آموزان موفق نبوده و گرایش دانش آموزان به فعالیت های هنری بیشتر می باشد .
3-دانش آموزان از برنامه های آموزشی کانون ها در حد متوسط احساس رضایت داشته و معتقدند که گواهینامه صادر شده از سوی کانون ها در جامعه کاربرد چندانی ندارد .
4-کانون ها در برگزاری اردوهای تفریحی و تربیتی فعال بوده اما در جهت تدارک فیلم و استفاده از اماکن ورزشی موفقیت چندانی ندارند .
5-علیرغم علاقه زیاد دانش آموزان به کنفرانس های علمی ، سیاسی و ادبی ، کانون ها در سطح خیلی کم به آن توجه می نمایند .
6-برگزاری کلاس های تقویتی در کانون ها در حد مطلوب و کلاس های کنکور در حد خیلی کم می باشد .
7-در اکثر کانون ها از دانش آموزان در خصوص برنامه های کانون نظر سنجی صورت گرفته و اکثرا“ در زمینه غنی سازی اوقات فراغت در حد خوب عمل کرده اند .
8-دانش اموزان ابتدایی به قصه گویی علاقه زیاد داشته اما اتاق قصه گویی را مناسب نمی دانند .
9-دانش آموزان دوره ابتدایی علاقه زیادی نسبت به برنامه تلاش و اندیشه دارند .
10- در بیشتر کانون ها مجامع بحث و گفتگو ماهی یکبار برگزار شده و دانش آموزان به موضوعاتی که در باره جوانان باشد بیشتر اهمیت می دهند .
11-به اعتقاد مدیران کانون ها آموزش لازم برای رهبری گروه ها ی دانش آموزی انجام نشده است .
12-تسلط مدیران کانون ها به امور اداری و تفسیر بخشنامه ها در حد متوسط و زیاد بوده و اکثر آنها به نقد عملکرد و بازرسی از سوی مراجع بالاتر علاقه مند هستند .
13-ازدیدگاه مدیران در اکثر کانون ها ارزشیابی از آموخته های اعضاء در پایان هردوره انجام شده اما مدارک ارائه شده مورد تایید مراکز فنی و حرفه ای نمی باشد .
14-اکثر مدیران بر این باورند که فضای کانون ها مناسب نبوده و در بکارگیری مربیان به جنسیت توجهی نمی شود .
15-به اعتقاد مدیران در اکثر کانون ها ، گروه های سبز ، تولید گران و کشاورزان جوان فعال نبوده و در این مراکز شورای اجتماعی و فرهنگی تاسیس نگردیده است .
16-به نظر مدیران در اکثر کانون ها جلسات انجمن اولیاء و مربیان تشکیل نگردیده است .
پیشنهادهای محقق :
1-افزایش امکانات مالی کانون ها و برگزاری بازدیدهای علمی .
2-ایجاد تنوع در کلاس ها و استفاده از فیلم های آموزشی .
3-دقت در انتصاب مدیران کانون ها و ارزیابی عملکرد آنها در پایان هرسال .
4-استفاده از مربیان متخصص و توجه به جنسیت .
5-اعطای گواهینامه پایان دوره معتبر و کاربردی با هماهنگی مراکز فنی و حرفه ای .
6-ایجاد فضای مناسب با امکانات مطلوب به صورت متمرکز در شهرستان ها و مناطق .
7-برقراری ارتباط بین کانون ها و برگزاری مسابقات کانونی .
8-تقویت کلاس های کنکور و تقویتی در محل کانون های فرهنگی تربیتی .
9-استفاده از نظرات و پیشنهادهای دانش آموزان در خصوص برنامه های کانون و اجتناب از سلیقه ای عمل کردن .
محققان : عباس جهان تیغ ، قربان خسروی